در رویاهایم مشاهده میکنم که خودخواهی خاصّی در درونم موج میزند. آنگونه که بهترینها را برای خود بخواهم و سایرین را در تصاحب آنها جسور و گستاخ تلقّی کنم. در دنیایی که خود در رأس همه چیز هستم و خدایی میکنم. شاید همه در درون خود چنین فضایی را متصوّر باشند و این حسّ جدیدی نباشد. شاید همین افکار است که گاه قلمروها را بوجود آورده، گاه مسلکها و نظامها را، گاه افکار و نگرشها را و گاه باورها و ادیان را...! لیکن تصوّر میکنم آنچه خطّ مرزی برای این حسّ فعّال و بالقوّۀ آدمی باشد -که بشدّت میل به ابراز و گسترش به هر وسیلهای دارد- عدم توسّل به زور، محدود کردن این حس در چارچوب ذهن و بدن خود و عدم اشاعۀ آن به سایرین است. از این حس داستانها و رمانهای بسیار زیبایی میتوان ساخت به جای آنکه با سوءاستفاده از قدرت و موقعیّت آن را بر مغزها و اقشار مختلف تحمیل کرد و آنها را به زنجیر کشید.
یادداشتهای پراکنده هادیتک...برچسب : نویسنده : haditaka بازدید : 163