در جولانگاه حوادث

ساخت وبلاگ

    با گذر سن، دایرۀ بیانم کاهش یافته و آدم دیگر آن زیبانویس دوران نوجوانی و اوان جوانی نیست حتّی گاه فکر میکنم دایرۀ لغاتم کاهش یافته یا دچار فراموشی یا اضمحلال هنری شده‌ام. شاید هم وقوف بر شرایط که در طول زمان بیشتر میشود، سگ دو زدن برای لقمه‌ای نان که حوصله را نابود میکند و یا ناامیدی از بهبود شرایط همگی منجر به انزوایی درونی میشود که شاید کسی هم از آن خبردار نباشد. امّا به گمانم بزرگترین ضربه‌ای که در نتیجۀ شرایط به من خورده باشد، نابودی قدرت تخیّل و به تبع آن دوری از لذّتی باشد که تنها گریزگاه آدم از حوادث روزمرّه است. حوادثی که در ابتدا بار مسئولیّتشان بر دوش کمتر حس میشود امّا رفته رفته این مسئولیّت و این حوادث و تأثیرات پیرو آن همۀ دنیای آدم را غصب میکند. این حوادث تنها در اتّفاقات فیزیکی یا روحی خلاصه نمی‌شوند بلکه گاه محو شدن اجباری در عقیده‌های مقدّس دیگران را نیز شامل می‌شود. به نظرم نمی‌شود یا حداقل من نتوانسته‌ام که در این فضا و حوادث و مسئولیّت‌هایش باشم و قدرت هنر و شعر و تخیّل خود را بدون آسیب حفظ کنم.

یادداشتهای پراکنده هادیتک...
ما را در سایت یادداشتهای پراکنده هادیتک دنبال می کنید

برچسب : جولانگاه,حوادث, نویسنده : haditaka بازدید : 165 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 16:01