بلاتکلیفی

ساخت وبلاگ

    در سایۀ ترس است که پیش می‌رویم و وقتی تمام کلماتمان را خرج کرده باشیم دیگر واژه‌ای برای یاری جستن نمی‌یابیم و در سکوت خویش میان زبانه‌های استخوان‌سوز درد، ذوب می‌شویم. ما به همان شدّتی که در درونمان گاه امید به یاری یک آفریدگار پیدا می‌کنیم، به همان اندازه از نبودش واهمه داریم و این احساس با مشاهدۀ مرگ شدیدتر می‌شود. عدّه‌ای امید بیشتر برای ملاقات پیدا می‌کنند و عدّه‌ای ترس بیشتر از پوچی.

    دیگر مانند اوّلین کلمات یک نوجوان نمی‌توان بکر و امیدوار نوشت. همپای عمر، رفته‌رفته کلمات سیاه‌تر می‌شوند و این ناشی از فوران جوهر بلاتکلیفی‌ست که در سراسر جملات و رفتار نمود پیدا می‌کند.

یادداشتهای پراکنده هادیتک...
ما را در سایت یادداشتهای پراکنده هادیتک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haditaka بازدید : 143 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 23:22