شوک صحنه

ساخت وبلاگ

    آنقدر کار توسعۀ رباتها به طول انجامیده بود که دیگر پروفسور فراموش کرده بود این چندمین رباتی است که میسازد امّا همیشه میخواست تا اوّل سال نو کار تست و کنترل نهایی بهترین و پیچیده‌ترین رباتش را به اتمام رسانده باشد. نگاهی به تقویم انداخت. هنوز هشت ساعت تا آغاز سال 2200 و شرکت در سمینار مرّیخ که به معرّفی محصول جدیدش «مادا» می‌پرداخت فرصت داشت. به مادا گفت که موارد لازم را بررسی کرده و با رباتهای قبلی تمرین‌های نهایی خود را انجام دهد. پروفسور کمی به فکر فرو رفت. شاید نامش در تاریخ بخاطر تحوّلی که در صنعت رباتها بوجود آورده بود بالاتر از هر دانشمندی بر سر زبانها بیفتد. او کار بزرگی انجام داده بود. رباتهای او برخلاف صدسال پیش مجهّز به نیروی اراده، تصمیم و احساس شده بودند و آخرین رباتش مادا نه تنها چیزی از یک انسان کم نداشت بلکه خطاهای ذهنی و رفتاری او هم به حداقل رسیده بود. شاید به همین خاطر بود که آدمها به رباتهایی که او میسازد احترام میگذارند گویی رباتها فرزندان یا حتّی پدران خودشان باشند.

(بقیه در ادامۀ مطلب...)

یادداشتهای پراکنده هادیتک...
ما را در سایت یادداشتهای پراکنده هادیتک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haditaka بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 23:22